جمعه 31 فروردین 1403 برابر با Friday, 19 April , 2024

تاریخ فقه در دوران پس از پیامبر اسلام(ص)

حجة الاسلام و المسلمین احمد مبلغی روز پنج شنبه 10 بهمن 1392 در برنامه طلوع دانش رادیو معارف به بررسی تاریخ فقه در دوران پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) پرداخت و امام علی(ع) را به عنوان مرجع علمی علی الاطلاق در آن زمان معرفی کرد که مورد مراجعه اکثر صحابه بوده است. وی همچنین به مرجعیت علمی امامان دیگر اشاره کرد و با اشاره به رساله حقوق امام سجاد(ع) بر این نکته تاکید کرد که اهل بیت(ع) نوعی از فقه مناسبات اجتماعی را در آن زمان پایه گذاری کردند؛ چیزی که در زمان کنونی مغفول مانده است.

خلاصه برنامه گذشته: فقه در لغت و اصطلاح، رابطه فقه با دیگر علوم اسلامی، معنای مطالعه تاریخ علم فقه، بررسی مسایل علم و روش بکار رفته در آن در تاریخ علم، ریشه های علم فقه در دوران رسول خدا(ص)، شکل گیری منابع فقه در این دوره، مستقیم بودن این منابع فقهی و کم بودن اجتهاد در آن جز در مواردی اندک، پایه گذاری نوعی مهارت برای استنباط توسط شخص رسول خدا(ص).

بعد از پیامبر اسلام(ص) زمینه های بروز فقه شکل گرفت که مولفه های تشکیل دهنده این زمینه ها عبارت بودند از:

1و2- نیاز به شناخت احکام شرعی؛ زیرا باتوجه به گسترش قلمرو، مسایل جدیدی در این دوره خود را نمایان می کرد. این نیاز از یک طرف از سوی مردم در قالب سوال و استفتاء مطرح می شد و از طرف دیگر از سوی پاسخگویانی که توان پاسخ داشتند در قالب تلاش برای شناخت بیشتر شکل می گرفت.

3- مولفه سوم فتوا و ارائه حکم بود.

این سه مولفه دست به دست هم داد و کسانی را که در معرض ارائه حکم بودند به سمت اجتهاد برد و این جا بود که اولین اجتهادها به صورت یک پدیده ملموس در سطح جامعه شکل گرفت. این اجتهاد در زمان پیامبر اسلام(ص) در سطح نادری شکل گرفت ولی در این زمان بصورت پدیده رخ نمود.

این پاسخگویان، پاره ای از صحابه پیامبر (ص) بودند؛ زیرا نوعی مرجعیت را در جامعه داشتند و جالب این است که در این مرحله فضا و زمینه ای باز می شود که امام علی(ع) به عنوان مرجع علی الاطلاق به صورت عملی برای این بخش از صحابه قرار بگیرد؛ یعنی آن ها خودشان با توجه به این که عطش بالایی برای شناخت حکم داشتند و نوعی احتیاط و ترس در باب فتوا دادن در میان آن ها وجود داشت برای سوال نزد امام علی(ع) می رفتند.

دو ویژگی در امام علی(ع) بود که او را به عنوان مرجع مطلق قرار داده بود:

1-    پیامبر(ص) به صورت صریح امام علی(ع) را مرجع قرار داده بود. در بسیاری از موارد در جایی که صحابه می خواستند شور کنند و تردید داشتند، همه با هم خدمت امام علی(ع) می رفتند و برای نهایی کردن و حصول اطمینان بیشتر، سوال را از ایشان می پرسیدند. خلیفه دوم بیانی دارد که آن را در کتابهای اهل سنت دیده ام. او می گوید: ما مامور هستیم که به ایشان مراجعه  کنیم؛ یعنی پیامبر(ص) به ما چنین امری کرده است. بنابراین سطح رجوع به ایشان یک سطح بی پیرایه و محقق بود؛ یعنی عملا چنین کاری صورت می گرفت و نمونه های بسیاری در این زمینه وجود دارد.

2-    امام علی(ع) خیلی سریع، بدون تردید و بدون مواجه شدن با ابهام، جواب را ارائه می فرمودند؛ آن هم قانع کننده، مستدل و مبرهن و به گونه ای که سایر اصحاب نیز قانع می شدند. طبیعی است که این قسمت باید بخشی از فقه تلقی شود.

سوال: آیا این رفتارهای امام علی(ع) در آن ظرف زمانی خاص نوعی اجتهاد تلقی می شده است؟

ما زیاد به لفظ اجتهاد کار نداریم. البته این لفظ در آن زمان نیز بوده ولی بصورت اصطلاحی اصولی که تعریف علمی داشته باشد نبوده است. اصحاب با تلاش و کوشش به آیات و سنت مراجعه می کردند که این یک نوع اجتهاد و فقه پردازی بوده است؛ اگر چه در زمان پیامبر(ص) بصورت محدود هم بوده است.

مراجعه اصحاب به امام علی(ع) هم در فضایی انجام می گرفت که یک فتوای برآمده از جمع شکل می گرفت و طبیعتا در این فضای مشورتی حتی اگر امام علی(ع) در آن جمع نبود، نهایتا به نزد ایشان می رفتند.

طبیعی است که شیعه برای امام علی(ع) جایگاه عصمت و امامت قائل است ولی اهل سنت اگر چه امام را خلیفه بلافصل نمی دیدند ولی به تصریح تاریخ اسلام، نوعی از مرجعیت علمی را برای ایشان قائل بودند و دهه های اول اسلام بر پایه اعتقاد به مرجعیت علمی ایشان شکل گرفت. بگذریم از این که با مسایلی که پیش آمد، مرجعیت اهل بیت(ع) به نحوی اختصاصی و انحصاری برای شیعه شد و یا اگر هم نوعی اعتقاد به مرجعیت دارند عملا محقق نشده است. ولی دهه بعد از پیامبر(ص) حتی تا قرن دوم، مملو از مرجعیت علمی اهل بیت(ع) فارغ از اعتقاد به امامت و خلافت بلافصل ایشان در میان همه مسلمانان است.

اشکال تاریخ این است که بخش هایی که در ابتدا برجسته بوده اند، در ادامه به شکل حقایق پنهان در می آیند ولی همین تاریخ است که باید اندیشه های از چشم افتاده و در تاریخ ثبت نشده را شناسایی کند. پس علم تاریخ، علم دست دوم یا در حاشیه و غیر ضروری نیست بلکه علمی اصلی و اساسی است که علوم دیگر باید از او استفاده کنند. هر علمی که از علم تحلیل تاریخ تغذیه نکند در یک فقر و محرومیت قرار گرفته است.

در دوره پس از رحلت پیامبر(ص) دو پدیده رخ داد:

1-    اجتهاد؛

2-    وارد شدن موضوعات اجتماعی به درون فقه؛

یعنی فقه در این دوره سه نوع موضوع را پوشش می داد :

1-    مرور بر موضوعاتی که حکم آن در زمان پیامبر(ص) ارائه شده بود و بیشتر جنبه منبعی و مرجعی داشت.

2-    موضوعات عادی از سنخ موضوعات زمان پیامبر(ص) منتهی با یک اوصاف و چهره مشخص؛ موضوعاتی مانند نماز و عبادات دیگر و یا احکام مکلفان.

3-    موضوعات اجتماعی؛ که جدید و محصول توسعه اسلام و فتح برخی کشورها از سوی اسلام بود و به مسایل مربوط به مناطق فتح شده از حیث فرهنگی، تجاری، نظامی وسیاسی نظر داشت.
آن چه در این مرحله برای فقه اهمیت دارد اصل مواجه شدن فقه با موضوعات جدید است؛ زیرا همیشه کیان فقه مرهون موضوعات جدید بوده است. فقهی پویاتر است که بیش از تمرکز بر موضوعات قدیم بر موضوعات جدید تمرکز کند و نقدی که بر فقه امروزی وارد است این است که امروزه فقه ما بر موضوعات قدیم تمرکز نود درصدی دارد و ده درصد را به موضوعات جدید و در حاشیه اختصاص داده است. به عنوان شاهد مثال باید گفت که موضوعات جدید، مرده ترین و در حاشیه ترین بخش کتاب های فتوایی را تشکیل می دهد؛ با این که موضوعات جدید نیاز بیشتری برای مطالعه و کار دارد.

در دوره پس از پیامبر اسلام یک اتفاق بزرگ رخ می دهد که متاسفانه در نگاه کنونی فقه ما به آن توجه شایسته نشده است. قرار گرفته است. در این دوره، فقه مناسبات اجتماعی از سوی اهل بیت(ع) شکل می گیرد ولی امروزه اثری از این تجربه در دست نیست و هیچ نوع پیگیری در حال انجام نیست.

مثلا در این دوره از سوی امام سجاد(ع) رساله حقوق ارائه می شود اما در زمان کنونی به این رساله به عنوان یک موضوع استحبابی و غیر محوری در فقه نگریسته می شود؛ زیرا ذهنیت ما در جریان کلیشه ای نسبت به فقه شکل گرفته است.

این رساله تجربه شیرینی است که فقه مناسبات اجتماعی را بیان می کند؛ در حالی که فقه امروزه، عمدتا به مسایل فردی می پردازد و به مسایل اجتماعی به صورت بریده بریده و نه با لباس حقوق می پردازد. این جاست که تاریخ علم فقه می تواند به کمک ما بیاید ولی چون ما اصولا از تاریخ ارتزاق نمی کنیم همیشه در نقطه صفر و در اختیار نداشتن فرصت ها به سر می بریم.

فقه حوزه هایی داشته که اهل بیت(ع) گشوده اند ولی متاسفانه این تجربه ها دست نخورده باقی ماند و هزینه های بسیاری را فقه می پردازد که در یک بخش مانده است.

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19492

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 − 9 =

آخرین مطالب