جمعه 31 فروردین 1403 برابر با Friday, 19 April , 2024

غزوه سویق و قرقرة الکُدر

حجة الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری روز سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 در برنامه زلال تاریخ رادیو معارف، در ادامه بررسی رخدادهای میان دو جنگ بدر و احد، دو غزوه سویق و قرقرة الکدر را تشریح کرد.

غزوه سویق

این غزوه، حدودا شش هفت روز بعد از بازگشت پیامبر (ص) از بدر رخ داد. بر این اساس، ابوسفیان که احساس شکست بدر برای او آزار دهنده بود و شرکت کنندگان در جنگ بدر، مورد ملامت مکیان قرار گرفتند که از سپاه اندکی شکسته خوردند، برای این که خودی نشان بدهد و اظهار اندام کند، با حدود دویست نفر از مکه به سمت مدینه حرکت کرد. البته در این میان نیز نذر کرده بود که سرش با آب غسل نشوید مگر زمانی که از پیامبر (ص) انتقام بگیرد.

وی در حدود بیست و دو کیلومتری مدینه در کنار کوه ثیب منزل کرد و شبانه به مدینه آمد. به خانه حیی بن اخطب از روسای طایفه یهودی بنی النضیر آمد اما او از ترس در را باز نکرد که نشان می دهد پیروزی مسلمانان، یهود را به ترس انداخته بود. لذا ابوسفیان به در خانه «سلام بن مشکم» یکی دیگر از یهودیان رفت و او در را باز و از ابوسفیان پذیرایی کرد.

ابوسفیان نزد نیروهای خود بازگشت و عده ای از آن ها را به منطقه عریض از مناطق نزدیک مدینه فرستاد. در این بین، یکی از انصار را دیدند که به همراه غلامش مشغول کشاورزی بود. او را کشتند و نخل های آن ها را به آتش کشیدند و برگشتند. حرکتشان در این حد بود که غارتگری و رهزنی کنند.

زمانی که رسول خدا (ص) مطلع شد بلافاصله ابولبابه را جانشین خود در مدینه قرار داد و کاروان مذکور را تا منطقه ای بنام قرقرة الکدر در حدود هشت منزلی مدینه تعقیب کرد. زمانی که سپاه ابوسفیان متوجه تعقیب پیامبر (ص) شد حرکتشان را تندتر کردند و برای این که بتوانند سریع تر فرار کنند کیسه های آردی که همراه خود آورده بودند را بر زمین ریختند تا بارشان سبک تر شود. نیروهای پیامبر (ص) که آردها را مشاهده کردند آن ها را به عنوان غنیمت برای خودشان بر می داشتند. لذا این غزوه با عنوان «غزوة السویق» معروف شد. سویق به معنای آرد است و در آن زمان آرد را با عسل مخلوط می کردند و به عنوان غذا تناول می کردند.

دو نکته را از این غزوه می توان استفاده کرد:

1-    در مکه بعد از شکست بدر، فضای ملتهبی وجود داشت و مشرکان در پی این بودند که این فضای بحرانی را جبران کنند.

2-    آمادگی پیامبر (ص) نسبت به تحرکات دشمن قابل توجه بود بگونه ای که در برابر این تحرک، بلافاصله واکنش نشان داد.

3-    جانشین قرار دادن برای یک تعقیب عادی نسبت به یک گروه رهزن. در حالی که این سوال همیشگی مطرح می شود که چگونه می توان پذیرفت که پیامبر بعد از مرگ خویش جانشین تعیین نکرد؟

غزوه قرقرة الکدر

این، نام منطقه ای در هشت منزلی مدینه حدود 176 کیلومتر این شهر است. رسول خدا (ص) در نیمه محرم سال سوم هجری مطلع می شوند که گروهی از بنی سلیم و غطفان از قبایل نواحی شمالی مدینه قصد یورش به مدینه را دارند. غطفان قبیله بزرگی است که همواره انتظار می رفت متعرض مدینه شود. آن ها قبیله ای گرسنه، بیابانی و دور از تمدن بودند و در غزوه خندق نیز جمعیت زیادی را تهیه کردند.

لذا این ها با پیروزی پیامبر (ص) در بدر خواستند تحرکی به نفع مشرکان انجام دهند و چه بسا در خفا پیمانی بین آن ها و مشرکان وجود داشت. جالب این است که پیامبر (ص) قبل از تحرک آن ها مطلع می شود و کسانی که رفت و آمد به این قبیله دارند برای پیامبر خبر می رسانند.

بنابراین قبل از حرکت آن ها، رسول خدا (ص) به همراه دویست نفر حرکت کرد ولی آن ها وقتی که مسلمانان را مشاهده کردند به سمت بالای کوه فرار کردند. در این مسیر، پیامبر (ص) به غلامی از آن ها بنام «یسار» که نزدیک پانصد شتر را چوپانی می کرد برخورد کردند و در مورد آن قبیله از او سوال کردند. غلام گفت که من اطلاعی ندارم و لذا به اسارت مسلمانان درآمد.

در این زمینه، شتران به غنیمت گرفته شد و پیامبر (ص) با این غنایم و این اسیر، به مدینه بازگشتند. سوالی که در این جا مطرح می شود این است که چگونه پیامبر (ص) متعرض شتران این قبیله می شود، در حالی که هنوز جنگی اتفاق نیفتاده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که تعرض آن قبیله نسبت به مسلمانان برای پیامبر (ص) ثابت شده بود؛ بنابراین مسلمانان ایمن از تحرکاتی بعدی آن ها نبودند و تضعیف اقتصادی دشمن، حربه ای بود که پیامبر اکرم (ص) از آن استفاده کردند؛ زیرا اگر چنین دشمن خطرناکی تضعیف نشود حرکت او منجر به خسارت جانی خواهد شد. این ولایت را خدا برای پیامبر (ص) قرار دارد تا با تصرف اموال، مصلحت بالاتری کسب شود.

نکته جالب درباره این غلام این است که پیامبر (ص) در بازگشت به مدینه، هنگام نماز صبح مشاهده کردند که آن غلام مشغول نماز است. وقتی آن حضرت غلام را در این حال دیدند او را آزاد کردند. از این نکته می توان استفاده کرد که بنده گرفتن در اسلام نه به این دلیل بود که اصالت دارد و این انسان ها از بقیه انسان ها پایین تر باشند، بلکه هدف از اسیر گرفتن در جنگ های مسلمانان تنها برای این بود که زمینه هدایت و تربیت شان نزد مسلمانان فراهم شود.

اهل بیت (ع) نیز همین رفتار را داشته اند. مثلا امام حسن (ع) یک غلامی را دیدند که به سگی غذا می دهد. آن غلام را بلافاصله خریدند و آزاد کردند. امام سجاد (ع) غلامان زیادی را می خرید و هر سال در ماه رمضان فرا می خواند و خطاهایشان را برایشان بازگو می کرد و می فرمود که شما دعا کنید خدا از خطاهای علی بن الحسین بگذرد و آن ها را آزاد می کرد. یا این که آن حضرت، غلامی را آزاد کردند؛ چون دیدند که آن غلام، تکه نانی را از زمین برداشت و تناول کرد و نگذاشت اسراف شود.

در نمونه ای دیگر، مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار جلد 47 ص 44 سند آزادی بنده ای را از قول امام صادق (ع) می آورد. حضرت در آن فرمود: این سند آزادی فلان غلام جعفر بن محمد است برای خدا، که چیزی در برابر این آزادی طلب نمی کنم تا این که نماز را برپا دارد و زکات بدهد و حج انجام دهد و روزه ماه رمضان را بگیرد و دوستی اولیاء خدا و دشمنی دشمنان خدا را داشته باشد. بعد در ادامه برخی افراد را شاهد می گیرد.

با دقت در این متون تاریخی و روایی، مشخص می شود که مساله برده داری در اسلام اصالت ندارد، بلکه جنبه طریقیت دارد. مسیری بوده برای این که این افراد تربیت شوند و در راه اسلام قدم بردارند. وجود احکام مختلف برای آزاد کردن برده نیز نشان دهنده همین مساله است.

در ادامه، پیامبر (ص) به مدینه بازگشتند و صد شتر را به عنوان خمس جدا کردند و مابقی را میان نیروها تقسیم کردند که به هر کدام، دو شتر تعلق گرفت. می دانیم در سیره پیامبر (ص) ایشان خمس را با این که می توانستند تصرف کنند بین مسلمانان تقسیم می کردند. ولی در این جا دست ایشان باز بود و می توانست در جای دیگر هزینه کند. و به افرادی که حتی در جنگ نبودند  ونیازمند بودند به آن ها بدهد. شواهدی هم داریم که ایشان بعد از نزول آیه خمس، تصرف در خمس نمی کردند و شاهدش هم سطح زندگی ایشان است. زیرا اگر از خمس استفاده می کردند وضعیت زندگی ایشان متفاوت از آن چیزی بود که در گزارش های تاریخی آمده است.

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

 

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=20116

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − دوازده =

آخرین مطالب