جمعه, 23 آذر , 1403 برابر با Friday, 13 December , 2024
جستجو

حجة الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی روز پنجشنبه 26 تیر 1393 به سوالات تاریخی مخاطبان رادیو معارف پاسخ گفت: علت قرار دادن كوفه بعنوان مقر حكومت، علت توهين به امام علي (ع) پس از پيامبراكرم (ص)، چرا ابتدا انصار در سقيفه جمع شدند؟ علت شركت امام علي(ع) در شوراي شش نفره، آيا ائمه براي ائمه قبل از خود يا حضرت فاطمه (س) عزاداري مي كردند؟ عاقبت قطام چه شد؟ علت اينكه ابن ملجم در شلوغي مسجد اقدام به قتل حضرت كرد، چرا حضرت علي (ع) را در هنگام بيعت به زور بردند و ايشان از خود دفاع نكردند؟ چرا عايشه جنگ جمل را شروع كرد و عاقبت آن چه شد؟ معرفي كتاب پيرامون آخرالزمان.

1-    چطور بود که معاویه بعد از به حکومت رسیدن دستور داد در نماز جمعه به امام علی (ع) توهینکنند؟ تعجب می کنم از این که زمان زیادی از وفات رسول خدا (ص) نگذشته بود و مردم یمن و مدینه که طرفدار ایشان بودند به این راحتی این سیاست را پذیرفتند؟ در حالی که نقل است مردم سیستان این کار را نپذیرفتند. آیا امام علی کاری کرده بود که مردم خیلی راحت این مساله را پذیرفتند؟

در این زمینه همه یکسان نبودند. مثلا مردم مدینه نپذیرفتند و می ترسیدند. تنها در تریبون های رسمی اهانت می شد که دست خطبا و امرای بنی امیه بود. کسانی که هم موافق بودند عمدتا مردم شام بودند که توسط معاویه شستشوی مغزی داده شده بودند. معاویه از اول حکومت تا موقع مرگش 40 سال مردم را شستشو داد و چهره وارونه ای از امام علی (ع) به مردم ارائه کرد و کسانی که باورشان شده بود تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفتند.

این که مشهور است معاویه سر زبان ها انداخته بود که امام علی نماز نمی خوانده، ماخذش در کتاب های تاریخی ما وجود دارد. در صفین یکی از یاران با وفای امام علی (ع) با یکی از سربازان معاویه روبرو شد گفت چرا با علی (ع) جنگ می کنید؟ گفت: برای این که شنیدم امیر شما نماز نمی خواند.

از جاهایی که اسم می برند که خیلی باورشان شده بود حران بود که جزء عراق بوده است. مورخان می گویند مردم حران کسانی بودند که حتی بعد از لغو سب امام علی (ع) توسط عمر بن عبدالعزیز آن امام را لعن می کردند.

در این میان مردم سیستان زیر بار نرفتند. حاضر شدند خراج دو برابر بدهند ولی امام را لعن نکنند. سعد وقاص از بزرگان آن زمان و از اعضای شورای شش نفره بود. او به دیدار معاویه رفت و گفت السلام ایها الملک. معاویه بدش آمد. گفت: چرا به من می گوییم ملک؟ گفت: زیرا تو امیرالمومنین نیستی. معاویه گله کرد و گفت: من شنیده ام تو به ابوتراب لعن نمی کنی. مگر بخشنامه ما را ندیده ای؟ گفت: من سه فضیلت از علی (ع) شنیده ام و آرزو می کنم یکی از آن ها برای من بود. فتح خیبر و حدیث منزلت و روز خندق. گفت کسی که این مقام ها را داشته باشد لعن نمی کنم.

از این عجیب تر داستان پس از رحلت رسول خدا است. معاویه و پدرش بیست و یک سال در برابر مسلمانان مقاومت کردند کسی که این گونه باشد و نیم قرن مقدرات آن دین را در دست بگیرد خیلی عجیب است. گمان نمی کنم در ادیان دیگر چنین فاجعه ای رخ داده باشد که مقدرات دین دست دشمنانش افتاده باشد. چه اتفاقی افتاد؟

2-    نقل است که امام علی (ع) را در مسجد به شهادت رساندند. در چنین محیطی که تعدادی از مردم نشسته اند اقدام به قتل حضرت کار ابلهانه ای بوده است. آیا نمی دانسته که دستگیر خواهد شد؟ آیا با این احتمال اقدام به چنین کاری کرده است؟

محاسباتشان درست نبود ولی این طور حساب کرده بودند که حضرت را موقع نماز صبح ترور کنند. آن زمان مساجد این روشنایی را نداشته است و فکر کرده بود که مردم مشغول نمازند و روشن نیست و ضربتی به امام وارد می کند و تا مردم به خودشان می آیند فرار می کند. عملا همین اتفاق افتاد و فرار کرد و بیرون مسجد او را گرفتند.

یکی از مسلمانان برای نماز صبح به مسجد آمد. دید این ملجم فرار می کند. نمی دانست در مسجد چه اتفاقی افتاده است؟ فهمید که کاری کرده است. شک کرد و قطیفه ای در دست داشت و سر او انداخت او را بازداشت کرد و به مسجد آورد و تازه فهمید که چه اتفاقی افتاده است.

3-    در سیره اهل بیت موارد زیادی داریم که ائمه عزاداری داشته اند. آیا داریم که در باره معصوم دیگری مصیبت و عزاداری داشته باشند؟ مانند حضرت علی (ع) برای حضرت زهرا(س)؟

عزاداری داشته اند و شکلش با امروز فرق می کرد. مثلا در آن عصر در قالب شعر بود و شعرا شعر می سرودند و در محضر ائمه می خواندند و ائمه شیعیان را تشویق به این عزاداری می کردند. مقدم بر این که خود رسول خدا (ص)، زنان انصار را تشویق کرد که برای حمزه سید الشهدا عزاداری کنند. حمزه سید الشهدا گریه کن نداشت و رسول خدا فرمود کسی نیست که برای عمویم حمزه گریه کند و زنان انصار شنیدند و برای او نیز عزاداری کرد.

امام علی (ع) سر قبر حضرت زهرا (س) زانو زد و سخنانی بسیار سوزناک و غم انگیز در فراق آن حضرت سرود که در کتاب های معتبر ما از جمله کافی آمده است. گفت: یا رسول الله امانتت را پس بگیر. این امانت برگردانده شد. اگر نبود که مرا ملامت می کردند از سر این قبر نمی رفتم مگر این که خسته و ملول شوم.

ائمه برای حضرت سید الشهداء(ع) عزاداری می کردند و شیعیان را تشویق به این کار می کردند یا کسانی که اشعار را یاد گرفته بودند مانند مداحان امروز مانند کمیت اسدی دعبل خزاعی. می گوید محرم بود من محضر امام رضا (ع) رسیدم. دیدم حضرت غمگین نشسته است. سلام و عرض ادب کردم. حضرت فرمود: از آن شعر هایی که در مصیبت جدم سروده ای بخوان. در این ایام جدم را کشته اند.

در این زمینه برای کسب اطلاع بیشتر می توان به جلد دوم مقتل جامع حضرت سید الشهدا فصل مربوط به عزاداری امام حسین (ع) مراجعه کرد.

4-    علت و انگیزه جمع شدن انصار در سقیفه چیست؟ آیا کتابی وجود دارد که به این مساله اشاره کرده باشد؟

انصار از آرایش سیاسی مهاجران در روزهای آخر عمر رسول خدا (ص) به روشنی خواندند که این ها در صدد قبضه خلافت هستند. منظور از آرایش سیاسی این است که مثلا با سپاه اسامه همکاری نکردند. علیرغم این که رسول خدا تاکید فراوان به همراهی این سپاه داشتند. از زیاده خواهی هایی که قریش همواره داشتند، انصار فهمیدند که این ها دندان طمع تیز کردند و خودشان را آماده کرده اند که خلافت را بدست بگیرند و قصد دارند علی (ع) را کنار بگذارند.

این ها به فکر خودشان بودند. برای این که عقب نیفتد جلو افتادند. برای این که مهاجرین این کار را نکنند به سقیفه رفتند و گفتند که خلافت مال یکی از ما باید باشد. دلیلش این است که وقتی سه نفر از مهاجرین در سقیفه به انصار پیوستند و سرانجام کفه ترازو با خیانت برخی از شاخه های انصار به نفع ابوبکر تمام شد سعد بن عباده رییس قبیله خزرج گفت: حال که این طور شد تا علی بیعت نکند من بیعت نمی کنم. چه بسا علی هم بیعت کند من هم بیعت نکنم. سرانجام هم بیعت نکرد.

در الغارات ثقفی این جریان و صحبت سعد بن عباده آمده است. یک قرینه اش هم این است که حضرت بعد از سقیفه از قریش شکوه می کرد و آن را غاصب و ظالم می دانست ولی موردی پیدا نمی کنید که از انصار گلایه کند. بعد از سقیفه هم عمده کسانی که کنار امام علی (ع) ماندند از انصار بودند.
 
5-    چرا عایشه همسر پیامبر، جنگ جمل را شروع کرد؟

زمانی که شورش بر ضد خلیفه وقت عثمان شد عایشه جزو سردمداران مخالفین بود و مردم را تحریک می کرد. می گفت: اقتلوا نعثلة. به آدم هایی که موهای پرپشت داشته باشند نعثله می گفتند. اسم نمی آورد و با کنایه می گفت. او از سران  تحریک کننده به ضد عثمان بود.

چون امام علی (ع) مقرری او که عمر، دوازده هزار برای عایشه و حفصه و یکی از همسران رسول خدا تعیین کرده بود، کم کرده بود و عایشه از این جهت ناراحت بود.

از طرف دیگر تحلیل عایشه این بود که اگر عثمان کشته شود طلحه بن عبیدالله به خلافت می رسد. از قبیله تیم هم قبیله ابوبکر بود. عملا این اتفاق نیفتاد.

زمانی که عثمان در محاصره بود، عایشه در حال عمره بود. اگر خیرخواه بود در مدینه می ماند و وساطت می کرد؛. بر عکس امام علی (ع) که میانجی گری کرد و می خواست غائله تمام شود.

بعد از عمره که باز می گشت به مسافری برخورد که از مدینه می آمد و گفت خلیفه را کشتند و گفت: چه کسی به خلافت رسید؟ گفت: علی بن ابیطالب. گفت: جا دارد که از آسمان سنگ بر سر من ببارد. شیخ مفید چند دلیل برای خصومت عایشه می شمارد.

او با همکاری طلحه و زبیر بصره را اشغال کردند و عده ای را کشتند و بیت المال را تصرف کردند و موهای سر و صورت عثمان بن حنین را کندند. امام مجبور شد قوایی از مدینه فراهم کند و از کوفه نیز استمداد کرد و حضرت با آن ها اتمام حجت کردند و خیلی تلاش کردند که کار به جنگ نکشد و برخلاف تلاش، امام راهی جز برخورد مسلحانه باقی ندید و جنگ اتفاق افتاد و شکست خوردند. عایشه اسیر شد ولی امام با بزرگواری او را به مدینه بازگرداند.

6-    چرا حضرت علی (ع) در شورای شش نفره شرکت کردند؟

عمر بن خطاب روزهای آخر عمرش شش نفر را معین کرد که جمع شوند و خلیفه بعدی را از میان خودشان انتخاب کنند. او احساس کرد که دیگر زنده نخواهند ماند. این شش نفر عبارت بودند از: علی (ع)، طلحه، زبیر، عبد الرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص و عثمان بن عفان.
 
حضرت خودش را احق و اولی به خلافت می دانست. پس این هم راهی بود که رای بیاورد. چه اشکالی داشت حضرت راه های طبیعی که پیش می آمد را طی کند؟ آن طرف را هم باید در نظر گرفت. اگر در این شورا شرکت نمی کرد به معنی سلب صلاحیت تفسیر می کردند و می گفتند اگر خود را اولی می دانست چرا شرکت نکرد؟ پس خودش را صالح برای خلافت نمی داند.

اگر چنین وضعی پیش می آمد نه تنها نمی توانست خود را جانشین پیامبر معرفی کند بلکه ائمه بعدی نیز نمی توانستند ادعای امامت کنند. در قرن دوم زمانی که مامون به امام رضا (ع) پیشنهاد خلافت و بعد ولیعهدی می کند و حضرت نمی پذیرد، مامون می گوید: به همان دلیل که جدت در شورای شش نفره شرکت کرد شما نیز باید شرکت کنید.
البته حضرت علی (ع) به این نحوه انتخاب انتقاد دارد.

7-    درباره شهادت حضرت قاسم (ع) مطالبی داریم ولی در مورد ولادت و محل زندگی ایشان مطلبی نشنیده ایم.

چون محل سکونت اهل بیت مدینه بوده است، طبعا ایشان در مدینه بدنیا آمده بود. اما محل دفن شان آن طور که شریخ مفید نقل می کنند این گونه بوده است که بنی اسد، شهدا را دور و بر امام حسین (ع) دفن کردند. بنابراین هرچند قبر او مشخص نیست ولی نه حضرت قاسم بلکه همه شهدا در همان محوطه مدفون هستند.

8-    کوفه شهر هزار فرقه بوده است. چرا امام علی (ع) این شهر را محل حکومت خود قرار دادند و در مدینه نماندند؟

امام علی (ع) به خاطر مسایلی که پیش آمد بصورت قهری به کوفه رفتند. ائمه به کوفه علاقه داشتند چون در آن مدتی که امام علی حکومت می کردند مرکز تشیع شده بود و محدثین زیادی رشد کردند و نوع شاگردان امام صادق(ع) اهل کوفه بودند. ولی اهل بیت نرفتند و در کوفه ساکن شوند.

عملی نبود که امام علی (ع) این همه راه را به کوفه آمده است به مدینه برگردد و آن وقت تکلیف شام و معاویه را مشخص کند. برای تقدیر و تشکر از مردم کوفه که ایشان را در جنگ جمل یاری کردند به کوفه رفت. در این جا بود که باب مکاتبه بین امام علی (ع) و معاویه باز شد و حضرت او را نصیحت می کردند. معاویه بازی گری می کرد و خون عثمان را بهانه می کرد.

این مکاتبات به جایی نرسید و جنگ صفین شکل یافت.

امام حسین (ع) نیز بنا به دعوت اهل کوفه به این شهر رفت آن هم قیام حضرت بر ضد یزید شکل گرفته بود و حضرت از سال ها پیش، ولیعهدی یزید را نپذیرفته بود و بعد از مرگ معاویه هم با او بیعت نکرد و به مکه رفت. حدود چهار ماه در کوفه فعالیت می کرد. در این مدت نامه های زیاد مردم کوفه آمد و امام احساس وظیفه کرد که اگر دعوت آن ها از اجابت نکند کوتاهی کرده است.

9-    کتابی جامع درباره روایات و گزارش های آخر الزمان معرفی کنید.
در این زمینه می توانید به کتاب دادگستر جهان نوشته حضرت آیت الله ابراهیم امینی مراجعه نمایید.

10-    چرا زمانی که امام علی (ع) را به زور برای بیعت گرفتن از خانه بیرون می بردند مقاومت نکردند؟ مگر کسی یارای مقابله با ایشان را داشت؟ یا این که دلیل دیگری در کار بود؟

حضرت، قدرت بدنی داشت و همان علی میدان های جنگ بود ولی نمی خواست کار به جنگ و خونریزی بکشد و اگر قرار به شمشیر بود حضرت قدرت دفاع از خود را داشت. با این که ایشان را به زور بردند ایشان بیعت نکردند و بعدها بیعت کردند.

ایشان برای حفظ وحدت مسلمانان، مقاومت را به صلاح نمی دانست و مسلمانان که تازه مسلمان شده اند هنوز ایمان کاملا بر قلبشان مسلط نشده است و ترس این بود که به بت پرستی باز گردند. همچنین رومی ها مترصد ضعف مسلمانان هستند و ممکن است با استفاده از این اختلافات به مدینه حمله کنند. بر اساس این ملاحظات بود که حضرت تندی نکرد.

ابوسفیان نیز به ایشان پیشنهاد مقابله کرد ولی امام فهمید که او خیرخواه مسلمانان نیست و قصدش اختلاف میان مسلمانان است و پیشنهاد او را نپذیرفت. به هرحال اگر حضرت می خواست با توسل به قدرت اقدام کند نیرو لازم داشت در حالی که چنین نیرویی در اختیارنداشت. ابن ابی الحدید نقل می کند که حضرت فرموود: اگر چهل آدم مصمم داشتم طور دیگری رفتار می کردم.

در الغارات ثقفی آمده استکه حضرت فرمود: کاش برادرم جعفر زنده بود چه کنم که الان دو نفر جدید الاسلام دارم یکی برادرم عقیل است و دیگری عمویم عباس.

11-    سرانجام قطام چه شد؟ آیا دستور قتل امام علی (ع) توسط او داده شد؟

دستور نداد ولی تشویق کرد. ابن ملجم خود را مخفی می کرد و مترصد شب نوزدهم بود؛ زیرا با آن دو نفر دیگر که قرار بود معاویه و عمرو عاص را ترور کنند قرار گذاشته بود. قطام از زنان خوارج بود که پدر و عمویش در جنگ نهروان کشته شده بودند. ابن ملجم با او آشنا شد و شیفته او شد. از او در خواست ازدواج کرد. گفت: من مهریه سنگینی دارم. و یکی از آن ها قتل علی (ع) است. بنابراین او را تشویق به این کار کرد. سرنوشت او در تواریخ نیامده است.

 

 

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=21127

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب