یکشنبه 5 فروردین 1403 برابر با Saturday, 23 March , 2024

مدیریت هوشمندانه امام هادی(ع) شیعه را در ماجرای «محنة القرآن» نجات داد

 

عصر امام هادی(ع) با پیدایش دو جریان مهم اعتزال و اهل الحدیث در عالم اهل سنت مصادف است و اگر مدیریت و هوشمندی امام هادی(ع) نبود، چه بسا شیعه نیز در نزاع بیهوده آنان بر سر قدیم یا حادث بودن قرآن و ماجرای «محنة القرآن» درمی غلطید.

 

حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا جباری، مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و استاد مدعو گروه تاریخ، دوره امام هادی(ع) را هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ فرهنگی، دوره ای حساس خواند و اظهار کرد: به لحاظ سیاسی این دوره به نحوی مصادف با ورود به عصر دوم عباسی است.

 

وی افزود: دوره عباسی را به لحاظ تفاوت در شرایط به چهار دوره تقسیم می کنند: دوره نخست از شروع دولت عباسی یعنی سال 132 تا 232 یعنی آغاز خلافت متوکل عباسی است؛ این دوره به نحوی دوره اقتدار، رشد، استقلال و گسترش حاکمیت عباسی به لحاظ قدرت است؛ اما از عصر معتصم به بعد کم کم غلبه ترکان بر دستگاه خلافت پدید می آید.

 

این محقق و پژوهشگر ادامه داد: مادر معتصم از نژاد ترکان ماوراءالنهر بود و او به سبب این علاقه، گروه کثیری از آنان را در سپاه خود جمع کرد تا آنکه سرانجام پس از فزونی تدریجی تعداد ترکان، آنان مجاری امور را در دست گرفتند. در دوره معتصم و واثق، ترکان چندان مشکل زا نبودند، اما از دوره متوکل، یعنی دقیقاً مصادف با دوران زندگی امام هادی(ع)، قدرت آنان بیشتر می شود.

 

مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: از سال 232 به بعد که شروع خلافت متوکل است، ترکان نقش مهمی در دستگاه خلافت دارند و امام هادی(ع) علاوه بر دستگاه خلافت، از ناحیه قدرت گرفتن ترکان نیز مورد اذیت و زحمت قرار داشت و بخشی از مشکلات پیش روی ایشان، ناشی از همین حضور ترکان در دستگاه خلافت بود.

 

وی با اشاره به وضعیت فرهنگی دوران امام هادی(ع) خاطرنشان کرد: زندگی و امامت امام هادی(ع) مقارن نیمه نخست قرن سوم هجری است و مسائل این قرن و این دوره، میراث خوار و میراث دار مسائل و مشکلات و تفرق های فکری و فرهنگی قرن دوم است؛ هم چنان که مشکلات قرن دوم نیز از مسائل قرن اول، یعنی مسئله منع تدوین و نقل حدیث، به جای مانده است.

 

حجت الاسلام جباری با اشاره به اینکه مسئله منع تدوین و نقل حدیث تا اواخر قرن اول ادامه داشت و این امر در مسائل قرن دوم و پیدایش فرق مختلف و تشتت های فکری و اعتقادی در میان مسلمانان بسیار تأثیرگذار بود، ادامه داد: این تشتت های فکری تا قرن سوم ادامه پیدا کرده و در کل عالم اسلامی، رفته رفته فرقه ها و گرایش های فکری متعددی پدید آمده اند.

 

* مواجهه امام هادی(ع) با ماجرای «محنة القرآن»

 

وی خاطرنشان کرد: عصر امام هادی(ع) با پیدایش دو جریان مهم اعتزال و اهل الحدیث در عالم اهل سنت مصادف است؛ اینها باهم درگیر بودند و به گونه ای درگیری آنها متوجه شیعه نیز می شد. مسئله معروف «محنة القرآن» مربوط به این دوره است؛ مأمون و معتصم و واثق که گرایش به اعتزال داشتند، بحث خلق القرآن را مطرح کردند و کسانی از اهل الحدیث را که قائل به قدمت قرآن بودند، شکنجه کردند تا دست از اعتقاد خود بردارند.

 

این استاد حوزه ودانشگاه با تأکید بر این که اگر مدیریت امام هادی(ع) نبود، چه بسا شیعه نیز در این بازی و دعوای بیهوده درمی غلطید، گفت: نزاع این دو گروه بر سر حادث یا قدیم بودن قرآن، صرفاً نزاعی لفظی بود؛ امام(ع) قرآن را «کلام الله» دانست و در پاسخ به شیعیان با همین یک کلام، این نزاع را حل کرد و شیعه را از ورود در این مباحث منع کرد.

 

مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در تشریح این مطلب گفت: مدیریت و هوشمندی امام(ع) موجب شد تا شیعه در ماجرای «محنة القرآن» کمتر آسیب ببیند؛ در حالی که بسیاری از اهل حدیث از جمله خود احمد بن حنبل و شاگردان و هم فکران او به خاطر جمودی که بر روی مسئله قدمت قرآن داشتند، گرفتار شکنجه و آزار و اذیت شدند.

 

* امام هادی(ع) و رهبری کل عالم اسلامی

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: ما نباید امام هادی(ع) و ائمه(ع) دیگر را تنها رهبران فکری، اعتقادی و فرهنگی شیعه بدانیم؛ بلکه حضرات ایشان رهبری عالم اسلامی را نیز بر عهده داشتند و دلیل این امر آن است که سران فکری فرق مختلف اعم از سران مذاهب فقهی (مانند مانند ابوحنیفه، مالک بن انس) یا مذاهب کلامی با ائمه(ع) ما ارتباط داشتند و در محضر ایشان رفت و آمد داشته و تتلمذ می کردند.

 

حجت الاسلام جباری افزود: علاوه بر آن ائمه(ع) بدعت های آن زمان را نفی و احادیث پیامبر(ص) را تصحیح می کردند و از همین روی باید گفت که رهبری فکری آنان ناظر بر کل عالم اسلامی بود و از طریق شاگردان شان منعکس می شد. ائمه(ع) شاگردان خود را به ارتباط با غیر شیعه تشویق می کردند؛ هم چنان که امام صادق(ع) به عبدالرحمن بن حجاج، ابان بن تغلب و… می فرمود تا با اهل مدینه که عمدتاً اهل سنت بودند همنشین باشند.

 

این محقق و پژوهشگر خاطرنشان کرد: نکته مهم تر آن که به جز عالم اسلام در عالم شیعه نیز مشکلاتی وجود داشت که امام هادی(ع) باید آن ها را مدیریت می کرد و با تحلیل وضعیت آن دوران متوجه می شویم که آن حضرت چه نقش تأثیرگذاری در هدایت شیعه و رفع بحران ها داشته است.

 

وی اضافه کرد: در زمان امام هادی(ع) در عالم اسلام تصورات نادرستی نسبت به اوصاف الهی وجود آمده بود و در میان برخی از اصحاب ائمه(ع) مباحثاتی درباره تشبیه و تجسیم، جبر و تفویض و… پدید آمده بود که گاه اصحاب به حضور ایشان می رسیدند و مسائل پیش آمده را مطرح می کردند؛ برای نمونه از آن حضرت درباره عقاید هشام بن سالم و هشام بن حکم که تنازعی در باب مسئله تجسیم داشتند، سؤال کرده بودند و امام(ع) به آنان فرموده بود که آن عقیده در مذهب ما نیست و از آن دوری کنید: «لیس هذا من مذهبنا فاعتزله».

 

* دوره امام هادی(ع)؛ دوره زایش غلاة

 

این استاد حوزه و دانشگاه ظهور غلات را از دیگر مشکلات دوران امام هادی(ع) خواند و گفت: غلات صفات فوق بشری را به ائمه(ع) نسبت می دادند و گاه برای خود مدعی نبوت و برای ائمه(ع) مدعی الوهیت بودند. گویا دوره امام هادی(ع) دوره زایش غلات است و در این دروه به لحاظ کمی تعداد آنان بسیار بیشتر شد.

 

وی بیان کرد: برای نمونه امام صادق(ع) تنها با ابوالخطاب (محمد بن مقلاص) مواجه بود که شاخص غلات زمان ایشان بود، اما در عصر امام هادی(ع) چندین تن از این غلات از جمله علی بن حسکه، قاسم شعرانی، حسن بن محمد بن بابای قمی، فارس بن حاتم قزوینی و… حضور دارند. هرکدام از این غلات عقاید خاصی را مطرح می کنند و حتی برخی از آنان گویا مدعی یک مذهب فقهی هستند و برای خود نوآوری هایی دارند.

 

حجت الاسلام جباری اضافه کرد: برخی از این غلات اباحه محارم می کردند؛ برای مثال در مذهب محمد بن نصیر نمیری تحلیل نکاح با محارم و تجویز همجنس گرایی دیده می شود. امام هادی(ع) با چنین کسانی مواجه است و گام نخست ایشان در برخورد با این انحرافات فکری، تبیین و تنویر بود که نمونه هایی از آنها ذکر شد. اما امام(ع) به این حد اکتفا نمی کرد و حتی گاه در صورتی که شخص اصرار به مسیر انحرافی خود داشت، برخورد فیزیکی می کردند

 

وی با اشاره به این که ائمه(ع) درباره برخی از غلات، دستور حذف فیزیکی داده اند، گفت: برای نمونه امام جواد(ع) درباره دو تن از غلات عصر خود فرموده بودند که «هرگاه توانستید آنها را به قتل برسانید»؛ چرا که اصلاح پذیر نبودند و خطرشان نسبت به کیان اعتقادی مسلمانان و شیعیان بسیار جدی شده بود.

 

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: امام هادی(ع) نیز دستور قتل یکی از غلات با نام فارس بن حاتم قزوینی را صادر کرد و یکی از اصحاب امام(ع) با نام جنید این مأموریت را به انجام رساند و این امر خود نشان گر آن است که ایشان، در جامعه آن زمان یک عنصر فعال بوده است.

 

وی خاطرنشان کرد: بنابراین این که برخی پنداشته اند که آن حضرت(ع) در در عسکرگاه سامرا و در زندان منعزل بوده و نمی توانسته است تا اقدامی بکند، تصوری غلط و نابجاست؛ امام هنگام حضور در سامرا و با وجود تحت نظر بودن، دستور قتل فارس بن حاتم را صادر می کند و در همان جاست که زیرکانه شیعه را در اقصی نقاط عالم اسلام اداره می کند.

 

* امام هادی(ع) و شبکه وکالت

 

نویسنده کتاب «سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)» تصریح کرد: امام هادی(ع) شبکه وکالت را که ائمه پیشین(ع) به راه انداخته بودند، گسترش داد؛ این شبکه کانال ارتباطی بسیار مطمئنی بین امام هادی(ع) و شیعیان بود. وکلا مخفیانه با شیعیان مرتبط بودند و شیعیان نامه های پرسش و وجوهات شرعی و سؤالات دینی خود را به واسطه این نمایندگان برای امام(ع) می فرستادند و آنان هر از چند گاهی در سامرا حضور یافته و آنها را به حضرت(ع) عرضه می کردند و مخفیانه پس از دریافت پاسخ به دیار خویش برمی گشتند.

 

این محقق و پژوهشگر ادامه داد: با توجه به ابزار آن زمان نقش فرهنگی آن حضرت در اداره شیعیان در نقاط مختلف بسیار قابل توجه است؛ به ویژه وقتی که توجه کنیم که شیعیان در نقاطی مانند عراق (کوفه، بصره، مدائن، بغداد، موصل و …)، جزیرة العرب (مدینه، یمن و …)، شمال آفریقا (مصر، مغرب، …) و ایران (همدان، اهواز، قم، سبزوار، شمال ایران، خراسان بزرگ، …) پراکنده بودند و ارتباط با این مراکز و به خصوص رهبری فرهنگی شیعیان و جلوگیری از ورود آنان در انحرافات و لغرش های فکری زمان از حرکت های بسیار مهم امام هادی(ع) است.

 

وی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: در مجموع، حدود 13 سال از دوران امامت امام هادی(ع) در مدینه (با وجود تحت نظر بودن) بوده و ایشان در آنجا از یک آزادی نسبی برخوردار هستند و 21 سال آخر نیز در سامرا بوده اند و حاصل این دوره آن شد که شیعه از آسیب های فکری و فرهنگی مصون ماند و از سوی دیگر، امام(ع) به القای حقایق پرداخت که یکی از جلوه های آن زیارت بی نظیر جامعه کبیره است که امام(ع) در آن یک دوره امام شناسی را به شیعه عرضه کرد و آنان را برای ورود به دوره غیبت صغری آماده کرد.

 

منبع: ایکنا.

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19016

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 1 =

آخرین مطالب