یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 برابر با Sunday, 19 May , 2024

شهربانو

شهربانو مادر امام

شهربانو مادر امام

ازدواج امام حسین علیه السلام با دختری ایرانی و تولد امام سجاد علیه السلام که در بعضی از منابع تاریخی به آن اشاره شده است، برخی خاور شناسان را واداشته تا ضمن پذیرش فرضیه ایرانی بودن منشأ تشیع، به خیال خود، برای آن توجیه معقولی پیدا کنند.

آیا می توان گفت که ریشه تشیع در ازدواج امام حسین علیه السلام با شهربانو دختر یزدگرد سوم و تولد امام سجاد علیه السلام نهفته است؟

ازدواج امام حسین علیه السلام با دختری ایرانی و تولد امام سجادعلیه السلام که در بعضی از منابع تاریخی به آن اشاره شده است1، برخی خاور شناسان را واداشته تا ضمن پذیرش فرضیه ایرانی بودن منشأ تشیع، به خیال خود، برای آن توجیه معقولی پیدا کنند. «آرنولد» در این باره چنین می نگارد:
«ایرانیان در نسل حسین و شهربانو، وارثان شاهنشاهی، سنن ملی خود را می دیدند. توجیه علاقه شدید ایرانیان را به خاندان علی علیه السلام و تأسیس تشیع به عنوان مذهب مستقل، می توان در این احساسات جست وجو کرد».2
کریسیتن سن پس از بیان ازدواج امام حسین علیه السلام با شهربانو می نویسد:
«شیعیان بدین ترتیب، اولاد حسین علیه السلام را وارث فرّه ایزدی شاهنشاهان ایران باستان محسوب داشتند و کریم الطرفین شناختند».3
اشپولر نیز در توجیه قیام های ملی ایرانیان که تحت لوای تشیع انجام می گرفت، این چنین به این ازدواج اشاره می کند:
«… به زودی فکر برقراری ارتباطی بین سلسله امامان و بین خاندان ساسانیان بدین ترتیب آغاز شد که گفتند امام حسین علیه السلام با شهبانویی از خاندان یزدگرد سوم ازدواج نموده و از این رو دارندگان مقام امامت، باید حق رهبری هر دو ملت عجم و عرب را داشته باشند؛ زیرا ایشان هم از قریش و هم از خاندان پادشاهی ایران می باشند».4
شاید بتوان گفت که پشتوانه روایی چنین اندیشه ای، وجود لقب «ابن الخیرتین» (پسر دوبرگزیده) در میان القاب امام سجاد علیه السلام است که در برخی از منابع روایی معتبر شیعه به آن اشاره شده است؛ به امام سجادعلیه السلام پسر دو برگزیده گفته می شد؛ زیرا هاشم برگزیده خداوند از عرب بود و ایرانیان برگزیده خداوند از عجم (غیر عربان) می باشند».5

قسمت اخیر روایت، شاید اشاره به روایتی منسوب به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله باشد که در آن آمده است:
خداوند از میان بندگانش دو برگزیده دارد؛ برگزیده او از میان عرب، قریش و از میان عجم، قوم فارس است».6
شعر زیر منسوب به ابوالاسود دوئلی در مورد امام سجادعلیه السلام به این برگزیدگی اشاره دارد:

«و ان غلاما بین کسری و هاشم
لاکرم من نیطت علیه التمائم »

پسری که از پیوند دو نژاد خسرو و هاشم به وجود آمد و برترین کسی است که بر او بازوبند (برای دفع چشم زخم و طلسمات) بسته شده است.

نقد و بررسی

با بررسی تاریخی و روایی به این نتیجه می رسیم که این دیدگاه بسیار سطحی است و نمی توان آن را از مستندات قوی بهره مند دانست.
نکاتی که درباره این دیدگاه به نظر می رسد، عبارتنداز:

1. با مراجعه به منابع متقدم و متأخر، به این نتیجه می رسیم که ایرانی بودن مادر امام سجادعلیه السلام مورد اتفاق منابع نمی باشد؛ بلکه در مقابل این نظر، گزارش های دیگری همچون سندی بودن و کابلی بودن ایشان وجود دارد.7

2. اختلافات فراوانی که بر سر نام مادر امام سجادعلیه السلام در منابع شیعه و سنی وجود دارد، موجب ایجاد سوءظن برای یک محقق بی طرف می شود و گمان جعل برخی از این گزارش ها را در ذهن او ایجاد می کند و طبیعی است که جعل باید همراه با انگیزه ای قوی باشد و قوی ترین انگیزه در این مورد، وجود جریانات ناسیونالیستی ایرانی در قرن سوم هجری است.
برای روشن تر شدن این اختلاف، کافی است اشاره کنیم که برخی از محققان با استفاده از منابع مختلف چهارده نام8 و برخی دیگر شانزده نام9 برای مادر امام سجادعلیه السلام برشمرده اند که بسیاری از این نام ها در بحارالانوار مجلسی ذکر شده است.10

این نام ها عبارتند از:

1. شهربانو. 2. شهربانویه. 3. شاه زنان. 4. جهان شاه. 5. شه زنان. 6. شهرناز. 7. جهان بانویه. 8. خوله. 9.بَرة. 10. سلافه. 11.غزاله. 12. سلامة. 13. حرار. 14. مریم. 15. فاطمه. 16. شهربان.

3. اختلاف فراوان گزارش های تاریخی و روایی بر سر زمان اسارت او نیز یکی دیگر از مواردی است که موجب سوءظن شده است. برخی روایات اسارت او را در زمان عمر دانسته اند.11 برخی دیگر نیز اسارت وی را در دوره های بعد می دانند.12و13

4. گزارش هایی که او را از اسرای ایرانی به حساب آورده، بر سر شخصیت پدر او اتفاق نظر ندارند و به جز یزدگرد، نام های ایرانی همچون سنجان، نوشجان و شیرویه نیز به عنوان پدر او ذکر کرده اند؛14 در حالی که ایرانیان تنها به فرّه ایزدی و تحفه شاهی برای پادشاهان خود معتقدند و نه دیگر بزرگان.

5. برخی از مورخان متقدّم که همانند مسعودی به ذکر اخباری از اردوگاه ایرانیان در هنگام فرار در مقابله با مسلمانان پرداخته اند و به احتمال زیاد، برخی از این گزارش ها را از منابع ایرانی دریافت کرده اند، هنگام شمردن فرزندان یزدگرد، برای او دخترانی با نام های شاهین و مردآوند ذکر می کنند که این نام ها اولاً با هیچ یک از نام هایی که برای مادر امام سجادعلیه السلام گفته شده15 سازگاری ندارد و ثانیاً هیچ گزارشی مبنی بر اسارت یکی از آنها به میان نیامده است.16 علاوه بر این، منابع تاریخی دیگری همچون تاریخ طبری و الکامل ابن اثیر که به صورت سال شمار جنگ های مسلمانان با ایرانیان را تعقیب کرده اند و مسیر فرار یزدگرد به شهرهای مختلف را به خوبی نشان داده اند، در هیچ جا اشاره ای به اسارت فرزندان او نمی کنند؛17 در حالی که اهمیت این مسئله بسیار فراتر از بسیاری از حوادث جزئی است که در این کتاب ها به آنها اشاره شده است.18

نتیجه گیری

در میان گزارش های تاریخی و روایی شیعه و سنی تا اواخر قرن سوم گزارشی که حکایت کند امام سجادعلیه السلام از نوادگان یزدگرد است، وجود ندارد و تنها از اواخر قرن سوم به بعد است که این گزارش ها در منابع شیعی جای خود را باز می کند. در این زمان که مصادف با دوران غیبت صغری و تکمیل فرآیند امامت ـ به اعتقاد شیعه امامیه ـ می باشد، شیعه کاملاً از نظر فقهی و کلامی هویت خود را شناخته است و این گونه روایات ساختگی که تحت تأثیر جریانات ناسیونالیستی شایع شده بود، نمی توانست کوچک ترین تأثیری در منشأ تشیع یا رشد و گسترش آن داشته باشد.

در پایان مناسب است به این نکته اشاره کنیم که تقریباً تمامی منابع شیعی که مادر امام سجادعلیه السلام را اسیر دانسته اند، در این نکته متفقند که او در هنگام تولد امام سجادعلیه السلام از دنیا رفته بود.19 بنابراین، نمی توانسته در صحنه عاشورا زنده باشد.

تفصیل این موضوع به طور مبسوط و مستند در کتاب «پرسش ها و پاسخ ها» (ج13، ص73) مرقوم شده است که دوستان دانشجو به آن مراجعه نمایند.

پی نوشت

1. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 303.

2. آرنولد، تاریخ گسترش اسلام، ص 51.

3. کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص 523.

4. تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 324 و 325.

5. کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 2، ص 369.

6. مجلسی، بحارالانوار ج 46، ص 4، به نقل از زمخشری ربیع الابرار، ج 2، ص 44، (نسخه خطی).

7. محمود افتخار زاده، شعوبیه، ناسیونالیسم ایرانی، ص 305.

8. سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسینعلیه السلام ص 10 و 11.

9. یوسفی غروی، حول السیدة شهربانو، ص 15.

10. بحارالانوار، ج 46، ص 8 ـ 13.

11. اصول کافی، ج 2، ص 369؛ بحارالانوار، ج 46، ص 9؛ به نقل از بصائر الدرجات.

12. بحارالانوار، ج 46، ص 8.

13. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه شیخ محمد باقر ساعدی خراسانی، ص 492.

14. حول السیدة شهربانو، ص 28.

15. شعوبیه، ص 304.

16. حول السیدة شهربانو، ص 25.

17. همان، ص 324.

18. الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 570.

19. بحارالانوار، ج 46، ص 8 ـ 13.

 

نشریات>پرسمان

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=16367

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − 7 =

آخرین مطالب