یکشنبه 2 اردیبهشت 1403 برابر با Sunday, 21 April , 2024

امام هادی(ع) و مبارزه با افراطی گری

دوران حیات سیاسی و اجتماعی ائمه معصومین (ع) مشحون از رخدادهایی است که گاه بواسطه جهل و نا آگاهی جامعه و گاه سلطه سردمداران زر و زور رویارویی با آن را دشوار می نمود. ناگفته پیداست مشکلات درونی چنین جامعه ای کمتر از مشکلاتی نبود که از خارج و از سوی دشمنان بر آنان وارد می شد. حاکمان سلطه که همواره از تحمیق توده های مردم سود می جسته اند، تمامی عزم خویش را صرف مبارزه با راهنمایان و هادیانی می ساختند که تلالو چراغ هدایتشان جاده پر فراز و نشیبی را که به کمال انسانی می رسید روشن می ساخت.

در این میان جبهه کفر و الحاد از تمامی ترفندهای فکری ممکن برای آسیب رساندن و رخنه در میان شیعیان و تضعیف رهبری آنان بهره می جست. یکی از این شیوه ها استفاده از حربه " غلو " در دین و پیشوایان دینی جامعه بود. حربه ای که چنانچه موثر می افتاد، می توانست نظام اعتقادی اسلام را دچار آسیب جدی سازد. غالیان احادیث را خود وضع می کردند و آنها را در میان گفته های امامان وارد می کردند. جعل حدیث و نسبت دادن آن به ائمه از یک سو باعث فراهم آمدن یاران و پیروانی برای آنها می شد و از سوی دیگر به آنها کمک می کرد تا در ویران ساختن شرع توفیق یابند. درشرایط دشواری که غلات، به منظور سود جویی ویا به دلیل کج فکری، خود را به ائمه شیعه (ع) منتسب کرده و مخالفتهای ائمه با خود را نوعی تقیه قلمداد می کردند، عده ای فریب غالیان را خورده و از نظر عقیدتی به انحراف کشانده می شدند، این جریان در بد نام ساختن شیعیان نزد فرق دیگر بسیار مؤثر می افتاد. از این روی امامان شیعه (ع) به هر طریق سعی داشتند تا دامن تشیع را از لوث غلوپاک کرده وغلات را از خود طرد نمایند وبدین وسیله راهی برای حل مشکلات درونی خود پیدا کنند.

امام هادی(ع) که بخش قابل توجهی از دوران حیات سیاسی و اجتماعی ایشان صرف مواجهه و رویارویی با این اندیشه انحرافی گردید در این خصوص می فرمود: کفر بر چهار بنیاد استوار یافته است: فسق، غلو، شک و شبهه. ایشان از این روی خود همواره می کوشید این جنبه ها را افشا کرده و نظر خود را درباره اهل غلو منتشر و روایات خویش را بشناساند.

فتح بن یزید جرجانی ضمن روایت مفصلی ازامام هادی (ع) اعتراف می کند که او بر این باور بود که امام به خوردن وآشامیدن نیازی ندارد؛ زیرا با مقام امامت سازگار نیست؛ وامام هادی (ع) خطاب به وی فرمود: ای فتح بن یزید ! حتی پیامبران که اسوه ما هستند، می خورند ومی آشامند و در بازارها راه می روند وهر جسمی چنین است، جز خدا که جسم را جسمیت بخشیده است. پیش از این بر اثر برخورد حضرت امام صادق(ع) با غالیان مدتی فعالیت آنها فروکش کرده بود ولی آنان در زمان امام هادی (ع) دوباره پا گرفتند. به نظر می رسد آنان محیط را در عصر امام هادی (ع) برای از سر گیری و علنی ساختن تلاشهای خود مناسب دیدند و این دعوت آنها در میان دشمنان اسلام با استقبال رو به رو شد. امام (ع) با توجه به وجود این عده و فعالیت آنان و وجود شخصیتهایی همچون علی بن حسکه قمی، قاسم یقطینی، حسن بن محمد بن بابای قمی، محمد بن نصیر فهری و فارس بن حاکم در رأس آنان، سکوت در مقابل این گروه گمراه و گمراه کننده را جایز ندانست و به صورتی قاطع و صریح به مبارزه با تفکر آنان پرداخت. تکذیبها وطردهای مکرر امام هادی (ع) و از غالیان سبب شد که آنها رو به زوال گذارده و مهمترین سلاحشان که انتساب و تمسک واهی به ایشان و دیگر ائمه طاهرین (ع) بود را از دست بدهند. ایشان از راه بیان عقاید صحیح و غیر افراطی، افشاگری پیرامون رؤسای غلات و اهداف و توطئه های آنها، بیان نتایج عقاید غلو آمیز تلاش پرثمری را در راه اضمحلال این پدیده به کار بست. نتیجه این تلاش با برکت آن شد که هنوز قرن چهارم هجری به پایان نرسیده بود که همه این فرقه ها به کلی مضمحل شده و از میان رفت؛ نتیجه ای که امکان تحصیل آن جز از این راه فراهم نمی گشت.

 

منابع:

1 – پیشوایی، سیره پیشوایان.

2 – تبیان، عباس کوثری

 

منبع: روزنامه / کیهان ۱۳۸۶/۱۰/۰۴

 

لینک کوتاه مطلب: https://tarikhi.com/?p=19070

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 1 =

آخرین مطالب